به گزارش “ عصر صنعت ” ؛صنعت لبنیات بیش از ۶۰ سال سابقه در ایران دارد و در حالی که در سالهای نه چندان دور شاهد واردات محصولات لبنی به کشور بودیم، اما با تلاشهایی که صورت گرفته اکنون نه تنها کشور در تولید محصولات لبنی خودکفا شده بلکه صادرات به بازارهای منطقه نیز صورت میگیرد، با این حال این صنعت نیز با چالشهایی از قبیل کاهش سرانه مصرف به دلیل کاهش توان خرید خانوارها و محدودیتهایی که در بخش صادرات به وجود آمده دسته و پنجه نرم میکند.
بر این اساس برای اطلاع از آخرین وضعیت این صنعت با محمد فربد، عضو هیئت مدیره انجمن صنایع فرآوردههای لبنی ایران گفتگو کردیم که در زیر میخوانید.
صنعت لبنیات کشور طی سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی داشته است چه عواملی موجب این پیشرفت شده است؟
صنعت لبنیات سابقه ۶۵ ساله در کشور دارد و از اهمیت خاصی برخوردار است، این صنعت چند خصوصیت مهم دارد نخست، این صنعت با سلامت جامعه در ارتباط مستقیم است، هرچه میزان مصرف شیر و لبنیات در سبد خانوار افزایش پیدا کند، به این معنی است که از هزینههای درمان در سالهای آتی کاسته خواهد شد.
سرانه مصرف لبنیات در کشورهای توسعه یافته بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم در سال است این در حالی است که سرانه مصرف لبنیات در ایران برای هر فرد در خوشبینانهترین حالت کمتر از ۸۰ کیلو در سال است، ارتباط شیر و محصولات لبنی با سلامت جامعه و خانوار امری اثبات شده است، سیاستگذاران اقتصادی کشور نباید این صنعت را تنها و تنها از زاویه اقتصاد ببینند بلکه این صنعت باید از زاویه وسیعتری که سلامت و آتیه فرزندان این کشور است، دیده شود.
دومین خصوصیت مهم صنعت لبنیات، رقابتی بودن این صنعت است، صنعت لبنیات ایران شاید تنها صنعتی در میان صنایع مهم کشور باشد که قریب به ۸۰ درصد آن خصوصی شده است، یعنی خصوصی سازی به عنوان یک هدف که در طی دست کم ۳۰ سال گذشته به شکل مداوم از سوی دولتهای مختلف پیگیری میشد و در بخشهای مهمی از صنعت کشور ناقص اجرا شد یا بجای خصوصی شدن، خصولتی شد، در صنعت لبنیات تجربه موفقی را پشت سر گذاشته است. هم دامداریهای کشور عموماً خصوصی هستند و هم تولیدکنندگان محصولات لبنی، این بدان معنی است که حجم رقابت در این صنعت بالاست و، چون حجم رقابت بالاست، تنوع محصول و حق انتخاب برای مشتری و مصرف کننده وجود دارد و باز به این دلیل که در این صنعت رقابت وجود دارد، بنگاههای مختلف نمیتوانند بر روی کاهش کیفیت محصولات خود ریسک کنند، چون به راحتی بازار خود را به رقبا واگذار خواهند کرد.
خصوصیت دیگر صنعت لبنیات، همگام بودن تکنولوژی این صنعت با رقبای خارجی است. تولیدکنندگان ایرانی صنعت شیر امروز علاوه بر اینکه از نظر تکنولوزی و فرآیندهای تولید از رقبای نامدار خارجی عقب نیستند بلکه در برخی از کالاها از توان رقابت بالایی نیز برخوردار بوده و توانسته اند علیرغم همه مشکلاتی که بر اثر تحریمها و در حوزه مبادلات خارجی وجود دارد، به بازرهای منطقهای ورود کنند و برای کشور ارزآوری داشته باشند.
حجم بالای اشتغال در صنعت لبنیات که در کل چرخه صنعت چیزی حدود دو میلیون نفر است، از دیگر خصوصیات این صنعت است که از لحاظ عددی با صنایع مهم کشور قابل مقایسه است نکته قابل توجه اینکه این حجم از اشتغال بدون سرمایه گذاری دولت و با سرمایه بخش خصوصی ایجاد شده است.
وضعیت صنعت لبنیات در سال گذشته رضایت بخش بوده است؟
سال ۹۸ برای صنعت لبنیات ایران با تلخیهایی همراه بود که دامنه آن از موضوع سرانه مصرف تا تداوم مسئله دخالت دولت در قیمت گذاری گسترده است.
در موضوع سرانه مصرف من به برخی آمارها و مقایسه آن با کشورهای توسعه یافته اشاره کردم. اینجا لازم است به این موضوع اشاره کنم که متاسفانه علی رغم تمام مزیتهایی که صنعت لبنیات ایران دارد، با کم لطفیهایی مواجه است، این کم لطفیها بیشترین اثر خود را در سبد خانوارو به طبع آن در سلامت جامعه دارد، جامعهای که با سرانه مصرف پائین لبنیات دست به گریبان است، یکباره شاهد طرح مباحثی غیرکارشناسانه میشود.
منظورتان موضوع آفلاتوکسین است؟
بله، طرح همین موضوع به تنهایی توانست مصرف شیر را تا ۳۰ درصد کاهش دهد که هم اکنون بر روی ۲۰ درصد تثبیت شده است، پس از آن شیوع کرونا هم پیش آمد که مجددا منجر به کاهش تقاضا در بازار شده در حالی که شیر و محصولات لبنی بنا بر اظهارات افراد متخصص در افزایش سیستم ایمنی بدن مؤثر بوده و از جمله راههای پیشگیری از ابتلا به کرونا است.
تخریب اعتماد به شیر صنعتی و محصولات لبنی صنعتی است موجب رشد چشمگیر واحدهای صنفی (ماست بندی ها) در کشور شده آن هم بدون اینکه کمترین نظارتی بر روی این واحدها وجود داشته باشد، این واحدها بدون اینکه فرآیند سالم سازی شیرخام را طی کرده باشند آن را با بسته بندی نامناسب در اختیار خانوارها قرار میدهند
در صحبتهای خود به موضوع قیمت گذاری اشاره کرده بودید، چرا دولت در بحث قیمت گذاری محصولات لبنی دخالت میکند؟
مبنای ورود دولت به بحث قیمت گذاری محصولات لبنی به دلیل حمایتی است که از نهادههای دامی توسط دولت میشود، دولت برای تامین علوفه و نهادههای دامی از ارز ۴۲۰۰ تومانی اقدام میکند یعنی نهادههای دامی را با استفاده از ارز ۴۲۰۰ تومانی در اختیار دامدار قرار میدهد و با استناد به این حمایت به تولیدکننده تکلیف میکند که ۱۴ قلم پر مصرف لبنیات را با قیمت مشخص به بازار عرضه کند که دارای چند اشکال اساسی است، نخست اینکه اختصاص ارز به واردکنندگان نهادههای دامی به معنای ایجاد رانت است، دوم اینکه دولت در حالی به تولید کننده که آخرین حلقه زنجیره تولید لبنیات است برای قیمت گذاری فشار میآورد که تسهیلات خود را به ابتدای زنجیره (نهادهای دامی) اختصاص داده است، سوم اینکه مگر خوراک دامی که به گاوهای گوشتی داده میشود با نهادهای که به گاو شیری داده میشود متفاوت است که قیمت گوشت را بر اساس ارز نیمایی محاسبه میکنند، اما قیمت شیر و لبنیات را با ارز ۴۲۰۰ تومانی؟، چهارم اینکه کارخانههای لبنی در تامین مواد اولیه خود با افزایش هزینههای خرید مواجه اند، در شیر خام، مواد کمکی، محصولات پتروشیمی و…، اما هیچ کدام از هزینههای افزایش یافته تولید در قیمت گذاری محصولات لبنی از سوی سازمان حمایت، لحاظ نمیشود و یا با فاصله زیادی از واقعیت لحاظ میشود، همه این موارد موجب شده که حاشیه سود محصولات لبنی بسیار پائینتر از سایر صنایع تولیدی کشور باشد، این واقعیت را شما میتوان در گزارشهای مالی برخی شرکتهای لبنی که در بورس حضور دارند مشاهده کنید.
پیشنهاد یا راهکاری برای این موضوع دارید؟
برای حل این موضوع در سالهای ۷۶ تا ۸۴ دولت قیمت گذاری محصولات به انجمن صنایع لبنی واگذار شده بود، در تمام آن سالها افزایش قیمت به طور میانگین کمتر از نرخ تورم و در حدود ۹ درصد بود و محصولات لبنی کمتر از نرخ رسمی تورم که شاید با واقعیت هم فاصله داشت، افزایش مییافت و در همان دوره ما شاهد توسعه صنعت لبنیات به شکل مطلوبی بودیم هم تولید کننده و هم دامدار و هم مصرف کننده سود میبردند، هم شیر یارانهای وجود داشت و هم شیر رایگان مدارس توزیع میشد و هم توسعه صنعتی خوبی اتفاق افتاده بود، اما اقتصاد دستوری متاسفانه تاثیر مخربی بر صنعت گذاشت و سیاستگذاران اقتصادی با ابلاغ دستوراتی که با واقعیت بازار فاصله داشت سعی در سرکوب قیمتها کردند و نتیجه آن تعطیلی کارخانههای کوچک و محلی لبنیات در سراسر کشور بود، حالا تداوم آن سیاستها کار را به جایی رسانده که کارخانههای بزرگ نیز دچار بحران ناشی از فشار هزینههای واقعی و دخالت دولت در قیمت گذاری شده اند.
پیشنهاد ما حذف گام به گام قیمت گذاری در صنعت لبنیات است، یعنی ۱۴ قلمی که در فهرست قیمت گذاری قرار دارند، به طور تدریجی از فهرست کالاهای گروه اول به دوم انتفال پیدا کنند و یا اینکه دولت با اختصاص یارانه مربوط به نهادهای دامی به مصرف کننده نهایی، اجازه دهد منطق عرضه و تقاضا بر بازار لبنیات حاکم شود، بدون شک با وجود برندهای مختلف و رقابت فشرده در بازار افزایش قیمتهای چندانی را شاهد نخواهیم بود و کارخانهها ضمن رعایت کیفیت، محصولات را با قیمتی که در توان مصرف کننده باشد عرضه خواهند کرد
چه تضمینی وجود دارد که کارخانههای لبنی از کیفیت خود برای کاهش قیمت به منظور از دست ندادن بازار نکاهند؟
روند تولید محصولات لنبی تحت نظارت نهادهای کنترلی فراوانی قرار دارد، استاندارد، دامپزشکی، سازمان نظارت بر غذا و دارو و .. سازمانهایی هستند که بر روند تولید محصولات لبنی نظارت دارند و لیبلینگ محصولات را رصد میکنند و بر اعمال استانداردهای مطلوب صنعت اشراف کامل دارند، ضمن اینکه رقابتی بودن صنعت ریسک کاهش کیفیت محصولات را برای کارخانهها بالا میبرد، بنابراین هیچ کارخانهای حاضر نیست برند خود را در معرض تاراج بی اعتمادی مردم و مصرف کننده قرار دهد، البته طبیعی است که در هر صنعتی ممکن است برخی تولیدکنندگان به عمد یا غیر عمد اشتباهاتی داشته باشند که تکلیف آن در رویه قانونی برخورد شفاف و روشن است.
وضعیت صادرات محصولات لبنی در سال ۹۸ چگونه بود؟
بطور کلی درباره درست بودن یا نبودن صادرات محصولات لبنی بحثهایی وجود دارد بطور مثال صادرات محصولات لبنی زمانی معنادارتر است که ارز اختصاصی به نهادهای دامی حذف شده باشد، صنعت لبنیات بطور میانگین در سالهای اخیر ۴۵۰ هزار تن انواع فرآوردههای لبنی را صادر کرده و از این صادرات برای کشور در سال جاری حدود ۷۸۰ میلیون دلار ارزآوری داشته است، کشورهایی مانند عراق، افغانستان، پاکستان، برخی کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای روسیه و حوزه اورآسیا از جمله کشورهایی بوده اند که صنعت لبنیات ایران در آنها حضور دارد، اما با این وجود این صنعت با چالشهایی در این زمینه مواجه است، یکی از چالشهای ما فقدان وجود برنامه روشن از سوی نهادهای سیاست گذار در حوزه صادرات است علاوه بر اینکه نوسانات ارزی، برنامه ریزی بنگاهها برای صادرات محصولات خود را با چالش روبرو کرده و در بازار داخلی نیز کاهش قدرت خرید خانوارها منجر به کاهش تقاضا و کاهش سرانه مصرف شده، فقدان سیاستهای کلان در حوزه صادرات باعث شده تا بنگاهها نتوانند هدف گذاریهای صادراتی خود را به درستی تحقق بخشند اینکه یک روز عوارض روی محصولات صادراتی وضع میشود و روز دیگر حذف میشود از نمونههای فقدان برنامه مشخص در این حوزه است.
علاوه بر این اطلاعات و آمارهای مربوط به گمرکات کشور هم البته به دلایل مشخصی مثل سیاستهای مقابله با تحریم در اختیار تشکلهای اقتصادی قرار نمیگیرد که بر ابهامها میافزاید.
مشوقهای صادراتی نیز از سال ۹۶ پرداخت نشده است، در کنار اینها کشورهای هدف هم مشکلاتی برای کالاهای ایرانی ایجاد کرده اند، بطور مثال عراق ورود کالاهایی مثل ماست و بستنی را ممنوع کرده و بر برخی کالاهای دیگر نیز تعرفههای سنگینی وضع کرده است بر همه اینها مسدود شدن مرزهای کشور در اثر ماجراهایی مثل کرونا را هم باید اضافه کرد.
چشم انداز صنعت را در سال ۹۹ چگونه میبینید؟
در سالی که گذشت در همایش صنعت لبنیات ایران که برای نخستین بار برگزار گردید، توانستیم برای اولین بار کلیه دست اندرکاران صنعت لبنیات را گردهم بیاوریم و با دعوت از مسئولان اقتصادی مرتبط با صنعت خود از آنها دعوت کنیم تا شنونده مسائل ما و راهکارهای ما باشند.
بطور کلی و با استناد به سخنان مسئولانی که صنعت ما با آنها در ارتباط است باید بگویم که مسئولان کشور از مسائل آگاه هستند و دیدگاههای آنها برای حل مشکلات هم تفاوت چندانی با دیدگاههای تولید کنندگان ندارد، یعنی صحه بر منطق بازار و عدم دخالت دولت در مسئولان وجود دارد، اما آنچه باعث تداوم وضعیت کنونی شده تضاد منافع مختلف و عدم تصمیم گیری در رابطه با حل مسائل است، ما چشم انتظار حمایت مسئولان از صنعت لبنیات نیستیم بلکه چشم انتظار تصمیم گیری آنها هستیم، موضوعی مثل قیمت گذاری، راه حل مشخص و تجربه مشخصی دارد آنچه تداوم این مسئله و عدم حل آن را منجر شده عدم تصمیم گیری برای حل موضوع و نگرانی از تبعاتی است که بیش از تداوم وضعیت موجود زیان آور است، تعطیل شدن کارخانهها و از دست رفتن اشتغال مهمتر است تا افزایش قیمتهایی که در یک بازه زمانی مشخص به تعادل خواهد رسید.
به عنوان مثال یکی از تصمیم گیریهای نادرست که موجب تاثیر پذیری صنعت لبنیات شد این بود که در سالهای گذشته شیرخام گاوداران از سوی کارخانههای لبنی خریداری میشد، این کارخانهها برای حفظ تعادل بازار و حمایت از گاوداری های طرف قرارداد خود در هنگام کاهش قیمت شیرخام اقدام به راه اندازی خطوط شیرخشک کرده بودند که مازاد شیر دریافتی را در این خطوط خشک کنند، در سالهای اخیر تصمیم وزارت جهاد برای صدور پروانه کارخانههای شیر خشک که تنها یک محصول تولید میکردند، منجر به افزایش تقاضا برای شیرخام و افزایش قیمت آن شد، برای حفظ تعادل بازار اجازه صادرات شیرخشک نیز داده نشد، این درحالی است که خطوط شیر خشک با انباشت محصول روبرو هستند، وجود مازاد شیر خشک و ممنوعیت صادرات آن به پدیده قاچاق این محصول دامن زده و در حال حاضر نیز فشارها برای صادرات شیرخشک از سوی واحدهای تولید شیرخشک رو به افزایش است.
این درحالی است که محصول نهایی این کارخانهها عملا از یارانه نهادههای دامی استفاده کرده است و ارزش افزودهای ندارد و صادرات آن به معنی این است که ارزی که برای حمایت از مصرف کننده ایرانی هزینه شده به جیب مصرف کننده خارجی در دیگر کشورها میرود، عدم سیاستگذاری درست که در وزارت جهاد بدون حضور ذینفعان صنعت و مطالعه دقیق تبعات صدور مجوز برای احداث واحدهای شیرخشک به وجود آمد منجر شد که یک رقابت منفی در چرخه به وجود بیاید. حالا دامدارها به دنبال ایجاد کارخانه محصولات لبنی و کارخانههای لبنی به دنبال ایجاد دامداری هستند و همه اینها منجر به اتلاف سرمایههای کلانی میشود که میتوانست در بخشهای دیگری از چرخه صنعت لبنیات هزینه شود.
منبع: میزان