به گزارش “ عصر صنعت ” ؛البته مسئولان در کنار منافع اقتصادی به مسائل فرهنگی هم اشاره کرده و آن را بهعنوان نتیجه طبیعی این صنعت پذیرفتهاند؛ صنعتی که میتواند بهراحتی جایگزین درآمدهای نفتی شود. از همین رو است که میبینیم در سالهای گذشته حداقل در حد حرف و شعار در حوزه گردشگری به رویکرد بهتر و جدیتری رسیدهایم. از شعارهای انتخاباتی گرفته تا سخنرانیهای مسئولان در بخشهای مختلف، در همه اینها بر بحث گردشگری و اهمیت آن در اقتصاد تاکید میشود. بارها از زبان مسئولان اصلی اقتصاد کشور شنیدهایم که در شرایط ویژهای که تحریمها ایجاد کرده، میتوانیم از صنعت گردشگری برای حل مشکلات اقتصادی کمک بگیریم.
اما باید دانست که تنها بازگویی ظرفیتها و اهمیت صنعت گردشگری در کشورمان کافی نیست، البته در همین حد که این حوزه به رسمیت شناخته شده هم اتفاق خوبی است اما مسئولان باید به فکر عملیاتی کردن این حرف و شعارها باشند. مهمترین لازمه این مسئله نیز کارآیی و تخصص بالای مدیران است.
این نکته را باید بپذیریم که ممکن است ناکارآمدی مدیریتی در حوزههای مختلف وجود داشته باشد، اما در حوزه گردشگری گاهی ضعفها بهمراتب بیشتر از سایر بخشها است، به همین دلیل است که نتوانستیم از فرصتها استفاده کنیم.
تحریمها و کاهش ارزش ریال
بعد از برجام گفته میشد سونامی توریسم رخ میدهد و… البته به مسئله تحریمهای یکجانبه دولت ترامپ برخوردیم و مشکلاتی در همه حوزههای اقتصادی برای کشور ایجاد شد که صنعت گردشگری را نیز تحت تاثیر قرار داد. درست است که برجام زمینه بسیار خوبی را برای جذب گردشگر خارجی فراهم کرده بود اما باید توجه داشت که اغراق کردن مشکلی از ما حل نخواهد کرد. ما ظرفیتهای جذب گردشگر بسیار بالایی در بخشهای فرهنگی و محیطی داریم که با کمال تاسف شاهد این هستیم که فرصتها را یکی پس از دیگری از دست میدهیم. در گردشگری سلامت هم بهشدت ضعیف عمل کردهایم. دقیقا مانند خودروسازی که فاکتور رقابت را نادیده گرفتیم، در حوزه گردشگری سلامت هم به همین شکل عمل کردیم و سایر کشورها جای ما را گرفتند. دلالان در این بخش چنان غلبهای داشتند که هم کمیت و هم کیفیت گردشگری سلامت شدیدا کاهش یافت و کشورهایی نظیر ترکیه، گرجستان، امارات متحده عربی و… توانستند این فرصت را مغتنم شمرده و جای ما را بگیرند.
جالب اینجاست که تحریمها نیز میتوانستند کارساز باشند. پس از وضع تحریمها نرخ دلار در ایران افزایش یافت که این بهمعنای قدرت گرفتن پول کشورهای همسایه در برابر ریال بود؛ پس گردشگران میتوانستند با هزینه کمتری نسبت به پیش از تحریمها به ایران آمده و مثلا معالجه شوند، اما شاهد این بودیم که حتی این فرصت هم از دست رفت. ایران میتوانست به ارزانترین مقصد توریستی جهان تبدیل شود (البته برای گردشگران خارجی، نه برای مردم خودمان) که میتوانستیم ارزآوری قابلتوجهی بدون هیچ دردسری داشته باشیم، اما چنین اتفاقی رخ نداد.
کرونا
باتوجه به وضعیتی که در حال حاضر شاهدیم هیچ شکی نیست که بحران ویروس کرونا حداقل یک سال دیگر نیز در کشورمان پابرجا خواهد بود، اما در همین شرایط نیز میتوانیم ضمن رعایت پروتکلهای بهداشتی پذیرای گردشگران داخلی و خارجی باشیم. بسیاری از کشورها با هدف اینکه کرونا بازدهی صنعت گردشگری را به صفر نرساند، به تعاملی سازنده با مشاغل مرتبط دست زدند؛ برای مثال گفتند ظرفیت اشتغال این مشاغل نسبت به دوره پیش از کرونا ۴۰ درصد باید باشد، اما از طرفی هم تصمیم به ارزانتر کردن نرخ هتلها و خدمات گردشگری گرفتند تا افراد به مسافرت ترغیب شوند، اما در ایران بهطرز عجیبی شاهدیم که دقیقا برعکس این رویه عمل شده است! شگفتانگیز است که تقریبا تعرفه تمام هتلها در کشور نسبت به سال گذشته افزایش یافته و همچنان خواستار افزایش بیشتر هم هستند!
البته نمیتوان فعالان حوزه گردشگری را متهم کرد، چراکه به اینها آموزشی داده نشده و از تجارب سایر کشورها نیز اطلاعی ندارند و به همین جهت میبینیم که در شرایط کرونا هم کماکان انتظارات خود را در سقف نگاه داشتهاند، در حالی که حتی در این وضعیت میتوانند با کاهش قیمتها و رعایت همزمان پروتکلها، حداقل ۴۰ درصد درآمد و موقعیتهای کاری قبل از کرونا را حفظ کنند. اما کسی برای نجات این دسته از فعالان حوزه توریسم هیچ تلاشی نمیکند تا به جای وام دادن، آنها را با راههای نجات کسب وکارشان آشنا کنند.
رحیم یعقوبزاده/رئیس مرکز گردشگری دانشجویان ایران