۱۴۰۰-۰۱-۲۶ - ۱۰:۱۱

«برنامه همکاری‌های جامع ایران و چین»؛یک مرور تحلیلی

امضای سند همکاری‌های ۲۵ ساله ایران و چین که در واقع «برنامه همکاری‌های جامع ایران و چین» است؛با بعضی فضا‌سازی‌ها در داخل و خارج به موضوع چالش‌برانگیزی در فضای سیاسی ایران مبدل شد.

به گزارش “ عصر صنعت ” ؛ علیرغم این که نهایتا سند در هفتم فروردین ۱۴۰۰ توسط محمدجواد ظریف و وانگ یی وزرای امور خارجه ایران و چین امضاء شد؛ اما طیف کاملا متنوع معترضان به امضاء قرارداد، قابل تحلیل و تامل است. بعضی معترضان داخلی سعی کردند از مخالفت با این قرارداد، سکویی برای طرح خود در فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بسازند تا ولو به ضرر منافع ملی، تصویر کاذبی از خود به عنوان مدافع استقلال بسازند؛ از طرف دیگر، اپوزیسیون هم کوشید دقیقا از موضع همسو با ایالات متحده و اسراییل علیه این برنامه همکاری موضع بگیرد.
نوشتار حاضر مروری بر این سند و مواضع مخالفان داخلی و خارجی آن دارد.

مروری بر روند تحقق یک ایده

سوم بهمن ماه ۱۳۹۴ آقای شی جین پینگ، رئیس جمهوری خلق چین به تهران طی یک سفر رسمی حسب پیشنهاد طرف ایرانی به منظور تنظیم روابط بلندمدت در بازه زمانی ۲۵ ساله با چین، طرفین در بند ۶ بیانیه مذکور تمایل و آمادگی خود برای رایزنی و مذاکره جهت انعقاد سند همکاری بلندمدت را اعلام نمودند. همان زمان، مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور چین، «توافق رؤسای جمهوری ایران و چین را برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمت‌آمیز» دانستند. از اسفند ۹۴ تا بهمن ۹۷ جلسات کارشناسی برای تدوین این سند برگزار شد. در ۲ اسفند ۹۷ دکتر لاریجانی در دیدار با آقای شی جین پینگ، رئیس جمهوری خلق چین، از نهایی شدن پیش‌نویس سند ۲۵ ساله در آینده‌ای نزدیک خبر داد. از اسفند ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۳۹۸ پیش‌نویس توسط هیات ایرانی آماده ارائه به طرف چینی شد. سوم شهریور دکتر ظریف در سفر به چین رسما پیش‌نویس را تحویل طرف چینی داد. فروردین ۹۹ طرف چینی دیدگاه‌های خود را در مورد پیش‌نویس اعلام نمود. همان زمان نظرات طرف چینی در اختیار نهادهای ملی برای اعلام نظر قرار گرفت. در سوم تیرماه با همه جمعبندی‌ها نهایتا دولت، وزارت خارجه را برای نهایی کردن و امضای برنامه همکاری جامع میان دو کشور را بر اساس منافع بلندمدت مجاز دانست. طی یک رفت و آمد دیگر پیش‌نویس نهایتا ۷ فروردین ۱۴۰۰ به امضای وزرای امور خارجه دو کشور رسید.

شروع بازی منتقدان داخلی سند همکاری ایران و چین
در تیرماه ۹۹ محمود احمدی‌نژاد در دیدار با جمعی از مردم استان گیلان، نسبت به انعقاد یک قرارداد جدید ۲۵ ساله به دور از چشم ملت ایران هشدار داد و تصریح کرد: هر قراردادی که مخفیانه و بدون در نظر گرفتن خواست و اراده ملت ایران با طرف‌های خارجی منعقد شود و برخلاف منافع کشور و ملت باشد، معتبر نیست و ملت ایران آن را به رسمیت نخواهد شناخت. این سخنان محمود احمدی‌نژاد سکوی پرشی برای تارنمای پترولیوم اکونومیست شد تا مدعی شود: در سفر وزیر امور خارجه ایران، تهران و پکن توافقی را که در سال ۲۰۱۶ به نام «مشارکت جامع استراتژیک چین و ایران» با رقم ۴۰۰ میلیارد دلار امضا کرده بودند، توسعه داده و بند‌های غیرعلنی به آن افزوده‌اند. محمود احمدی بیغش نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی در ۲۶ تیر ۱۳۹۹، در یک برنامه تلویزیونی که از شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد اخبار منتشر شده دربارهٔ طرح واگذاری جزایر ایرانی به چین به عنوان بخشی از قرارداد ۲۵ ساله را تأیید کرد و گفت که «من اعتقاد دارم که واگذاری جزایر [در این قرارداد] بوده» و صحت دارد. احمدی بیغش تأکید کرد که در این قرارداد موضوع «واگذاری [جزایر] مطرح بوده ‌است اما حرکت مردم و مجلس به نظر من جلوی آن را گرفت». او گفت که «واگذاری» به معنای «دادن اختیار تام جزایر به چین» در قرارداد ۲۵ ساله وجود دارد و «چینی‌ها در اصل مقرر بود اختیار جزایر را بگیرند ولی این اتفاق ان‌شاءالله نخواهد افتاد». ادعای واگذاری جزایر ایرانی و سایر ادعاها چنان نادرست و خلاف اساس سیاست‌های استقلال‌طلبانه جمهوری اسلامی بود که افکار عمومی تهییج شد. محمود احمدی بیغش، روز شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۹، در مصاحبه با برخی رسانه‌های ایران گفت اظهارات منتشرشده را تکذیب می‌کند. وی در گفتگوی کوتاهش با خبرگزاری تسنیم گفت: «آن طوری نگفتم، تحریف شده»، «آن گفته را قبول ندارم» و «اگر هم گفتم تکذیب می‌کنم». وی به وبسایت خبرآنلاین هم گفته عبارتی را که به کار برده «خلط کلامی» بوده و «طرح این موضوع بیش‌تر شبیه به یک دیوانگی است». این سخنان احمدی بیغش و ادعاهای فاقد سند احمدی‌نژاد در هر حال بهانه‌ای برای جریان ضد انقلاب ایجاد کرد تا پروژه چین‌هراسی دولت آمریکا را با پوشش دفاع از استقلال ایران آن‌هم از دامن استعمارگران پی بگیرند. در همین حال تعدادی از بازیگران سیاسی بدون توجه به منافع ملی وارد بازی شده با بهم ربط دادن رطب و یابس کوشیدند از این نمد برای خود کلاهی بدوزند. علی مطهری در توییتی اعتراضی از سکوت حکومت ایران پیش از امضای توافق با چین از وضعیت مسلمانان چینی و نگهداری و شکنجهٔ آنان در اردوگاه‌های اجباری برای دست کشیدن از دین و فرهنگ خود انتقاد کرد. او بدون توجه به اقتضائات استراتژیک و محاسبان دقیق نظام با سطحی‌نگری گفت: «مگر مجبورید رابطه با سایر نقاط دنیا را به این‌جا برسانید که در دامن چین بیفتید». به عبارتی؛ پیام پنهان سخن او این است که چرا با آمریکا مخالفت می‌کنید که ناچار شوید با چین قرارداد ببندید! محسن سازگارا معاون سابق بهزاد نبوی و از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب که اکنون در دامن شیطان بزرگ زندگی و برای آنان و در جهت منافع آن‌ها تحلیل ارائه می‌دهد نیز اظهار داشت: نه اینکه (جمهوری اسلامی) با یک طرف دنیا بر اساس آمریکاستیزی و غرب‌ستیزی و رؤیای محو اسرائیل در حال قهر و دعوا باشد و به این بهانه برود در کام یک اژدهای بدسابقه! سازگارا روشن نکرد که چرا قرارداد همکاری کاملا محاسبه شده با چین که هیچ وقت رابطه استعماری با ایران نداشته است باید در کام رفتن و بد باشد دوستی با اسراییل که رسما کشتن دانشمندان ما را بر عهده می‌گیرد و ایالات متحده که ملت ایران را حتی در برابر ویروس کرونا زیر فشار سنگین تحریم قرار می‌دهد؛ درست؟!. اساسا میان قرارداد رسمی و حقوقی مبتنی بر منافع راهبردی برای ایران با همه ملاحظات حقوقی با چین با گستردن سفره منافع ملی برابر رژیم‌های ستمگر و دشمنان عیان ایران و ایرانی چه تناسبی هست؟
در همین حال ۷۴ عنصر ضد انقلاب پرده را از نیات پنهان برداشته و صراحتا نشان دادند که بر اساس سیاست راهبردی ضدچینی دولت بایدن و دستورالعمل‌های سازمان اطلاعاتی آمریکا عمل می‌کنند. در روز ۵ آبان ۱۳۹۹، ۷۴ فعال ضد انقلاب در داخل و خارج از کشور در نامه‌ای سرگشاده به رهبران چند کشور جهان و دبیرکل سازمان ملل اعلام کردند که توافقنامه بین ایران و چین «تهدیدی برای صلح و ثبات جهانی است!». در این نامه که خطاب به رهبران آمریکا، هند، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند، انگلستان، فرانسه، آلمان و دبیرکل سازمان ملل نوشته شده، ایران و چین دو رژیم «توتالیتر» معرفی شده و توافق بین دو کشور «یک گام بزرگ برای دولت کمونیست چین» توصیف شده ‌است. نویسندگان نامه با بیان این‌که «همکاری نظامی سطح بالا بین دو رژیم وجود دارد» گفته‌اند که «چین و ایران در حال کار بر روی معامله بزرگ تسلیحاتی هستند» و «ما بار دیگر به نقطه تقابل میان ملت‌های دمکراتیک و حکومت‌های توتالیتر رسیده‌ایم که می‌خواهند نظم جهانی را تغییر دهند». آنان در نامه از این توافقنامه به عنوان «اتحاد شوم بین کمونیسم و اسلام سیاسی!» نام بردند که به گفتهٔ آن‌ها، «پیامدهای فاجعه‌بار بسیاری را برای مردم ایران و جامعه جهانی به همراه خواهد داشت».
آنچه که روشن است؛ نگرانی شدید آمریکا و اسراییل و متحدان آن‌ها از این همکاری است. منشه امیر تحلیلگر ارشد صهیونیست به صراحت در گفتگویی با یک شبکه تلویزیونی اپوزیسیون اعلام کرد: این توافق امکان سرنگونی و براندازی جمهوری اسلامی را از میان می‌برد.
پرداختن به ابعاد فنی و اقتصادی این سند همکاری و ارزش راهبردی آن فرصتی موسع را می‌طلبد اما آنچه که باید مورد مطالعه قرار گیرد؛همسویی خطرناک بازیگران قدرت‌طلب و منصب‌گرای داخل کشور با جریانات برانداز در راستای منافع ایالات متحده و اسراییل است. ابهامی که باید از سوی این چهره‌ها برای افکار عمومی دلایل آن توضیح داده شود والا آنان نیز توسط انقلابیون در همان رده مخالفان ایران و ایرانی دسته‌بندی خواهند شد.

 

هادی املشی

لینک کوتاه : http://asrsanat.com/?p=16634
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما